گناه نهفتۀ کسی را به آنکس که جزا تواند داد بقصد ایذاء گفتن. غمز. در تداول کودکان و نوآموزان، کار بد کسی را به معلم یا بزرگی گفتن تا بدکار را تنبیه کند. خطای همبازی یا همشاگردی یا همکار را نزد بزرگتران فاش ساختن. و رجوع به چغل و چغل خور و چغل خوری و چغلی شود
گناه نهفتۀ کسی را به آنکس که جزا تواند داد بقصد ایذاء گفتن. غَمز. در تداول کودکان و نوآموزان، کار بد کسی را به معلم یا بزرگی گفتن تا بدکار را تنبیه کند. خطای همبازی یا همشاگردی یا همکار را نزد بزرگتران فاش ساختن. و رجوع به چغل و چغل خور و چغل خوری و چغلی شود
رها کردن، نهفت گزیدن (نهفت خلوت) آبشتیدن خالی کردن، رها کردن: بوسیلت ایشاج وصلت و اشتباک قرابت شفیع شدند تا او را مخلی کردند و اقطاعاتی که داشت بر او مقرر گردانید
رها کردن، نهفت گزیدن (نهفت خلوت) آبشتیدن خالی کردن، رها کردن: بوسیلت ایشاج وصلت و اشتباک قرابت شفیع شدند تا او را مخلی کردند و اقطاعاتی که داشت بر او مقرر گردانید